در روز دوشنبه، 11 آذر ماه سال 1398 مصاحبه‌ای با معاون پرورشی هنرستان خودمان انجام داده‌ایم و از ایشان درباره مفهوم نشاط در مدرسه و نشاط در اسلام سوال کرده‌ایم. در ادامه این مطلب مصاحبه به دو شکل صوتی و متنی قرار داده شده است.  ادامه مطلب...

 

باتوجه به آن که جناب معاون (آقای ادراکی) یکی از بیشترین نقش‌ها را در ایجاد نشاط در بین دانش‌آموزان دارد، در ابتدا از ایشان درباره نشاط در مدرسه خودمان پرسیده‌ایم:

 

نشاط در مدرسه: آقای ادراکی، مفهوم نشاط بنظر شما چیه؟

آقای ادراکی: نشاط به معنی داشتن روحیه شادابه؛ یعنی وقتی افراد وارد جامعه میشن یا در خانواده هستن اون روحیه تعاون و همکاری رو داشته باشن سازگاری داشته باشن‌؛ روحیه ای داشته باشن که بتونن با دیگران همکاری بکنن. این میشه معنای نشاط.
یعنی هرجا هستن نقش سازنده داشته باشن؛ باعث میشه انرژی رو به دیگران منتقل کنن.

 

 

نشاط در مدرسه: درسته، ممنون. شما اقداماتی را برای نشاط دانش‌آموزان در مدرسه انجام دادید؟

آقای ادراکی: بله انجام دادیم.

نشاط در مدرسه: این برنامه‌ها شامل چه چیزهایی هستند؟

آقای ادراکی: برنامه‌های ما شامل برنامه های فرهنگی هنری ورزشی مثل ورزش صبحگاهی هستند تا بچه‌ها انرژی و فعالیت داشته باشن.
مسابقات ورزشی که گاهی اوقات برگزار میکنیم. یکسری برنامه ها مثل بازدید های علمی و برنامه های اردو میزاریم برای بچه ها؛ برنامه ها و جشن ها  برای بچه ها برگزار میکنیم.
وسعی میکنیم صبحگاه هامون رو با نشاط تر برگزار کنیم تا با نشاط تر وارد مدرسه بشن.

 

 

نشاط در مدرسه: در آینده چه برنامه‌هایی را برای دانش‌آموزان دارید؟

آقای ادراکی: در آینده برنامه هایی داریم مثل برگزاری اردو های تفریحی و مسابقات ورزشی که برای دهه فجر برگزار میکنیم.
فعال کردن گروه های سرود و نمایش هایی که جلوه شادمانانه داشته باشه.
استفاده از گروه موسیقی در ساعات تفریح.
توصیه به دبیران برای داشتن روحیه شاد تر داخل کلاس و استفاده نکردن از یاس و ناامیدی توی کلاس اینا مهم ترین نکاتش بود.

 

 

نشاط در مدرسه: آقای ادراکی، باتوجه به این که شما تعلیمات دینی را هم بسیار موفق پشت‌سر گذاشتید، میتونید درباره نشاط در دین اسلام صحبت کنید؟

آقای ادراکی: پیغمبر اسلام یک حدیثی دارن که می فرمایند یکی از ویژگی های انسان های بهشتی داشتن روحیه و چهره شادابه یعنی یکی از ویژگی انسان های جهنمی داشتن روحیه ابوس و اخمو و خمود و ایناست.
ما در تاریخ اسلام وقتی مطالعه میکنیم می بینیم که پیامبر و اصحابشون فراوان شوخی میکردند.
پیغمبر با حضرت علی علیه اسلام یا اصحابشون شوخی میکردند .
یکی نمونه هاش این بود که پیغمبر در جمعی حضور داشتن پای مبارکشون خواب رفته بود گفت خدایا پیش اینا پامودراز کنم عیبه زشته اینا اصحاب من هستن و اینا .
پاشو دراز کرد و گفت ای یاران من به من بگید این پای من شبیه چیه یکی گفت کوه نوره یکی گفت شبیه فلان چیزه مثل جواهرات میمونه مثل دریای شفاف میمونه .
پیغمبر خدا این پاش رو دراز کرد و گفت این پای من شبیه این پای منه .
برای مثال دیگه یک روزی همه اصحاب جمع شده بودن ، پیغمبر گفت بیا با حضرت علی یه شوخی بکنیم ، پذیرایی اون زمان میوه و اینا نبوده معمولا خرما بوده تو عربستان  ، خرما هارو خوردن و هسته هارو ریختن توی ظرفی که جلوی حضرت علی علیه اسلام بود .
پیغمبر خدا گفت وای یاران نگاه کنید حضرت علی چقدر خرما خورده . حضرت علی علیه سلام چشم بصیرت داشت گفت یا رسوالله از غذا خورنده اصلی اون ادمایی بودن که این خرما رو با هستش خوردن من هستش رو نخوردم حد اقل .
بله یعنی در دین اسلام تاکید بسیار شده که انسان ها توی خونه شاداب باشن. یکی از شادابیش این است که انسان توی خوانوادش و بین دوستاش به ادمی پر انرژی و با نشاط  بشناسن . که یکی از راه هاش شوخی های مجازه .
که میتونیم با دیگران شوخی کنیم و روحیش رو شاداب کنیم . و نیاز نیست که حتما شوخی هایی بکنیم که فرد حتما ناراحت بشه و بهش بر بخوره و خدای ناکرده کینه بکنه و عقده بکنه و شوخی های باشه که به شخصیت طرف بر نخوره و توهینی هم نباشه .
میتونیم شوخی بکنیم خنده بکنیم و گاهی اوقات دست بزنیم  و اینا اصلا اشکال نداره ، دین ما دین شادیه و جز عشق و محبت در دین اسلام چیزی نیست.